
آینده شهرهای ایران در هندسه جدید قدرت جهانی
به گزارش پردیس هوش مصنوعی و نوآوری دیجیتال ایران؛ جهان معاصر، پس از سه دهه تجربهی ابرجهانیشدن، اکنون در حال ورود به مرحلهای است که در آن، منطقهگرایی فناورانه جایگزین نظمهای پیشین میشود و خوشههای هوشمند شهری به بازیگران اصلی تحولات ژئوپلیتیکی تبدیل میگردند؛ در چنین بستری، گزارش رسمی «رتبهبندی شهرهای هوشمند بریکس ۲۰۲۴» که زیر نظر دکتر چن شی و با مشارکت هجده متخصص جهانی تدوین شده است، تصویری دقیق و نظاممند از میزان آمادگی شهرهای کشورهای بریکس و متحدان آنها، از جمله ایران، برای ایفای نقش در این منظومهی نوین ارائه میدهد.
این گزارش، با تکیه بر رویکردی نوآورانه و مبتنی بر اصل «یکپارچگی منطقهای زیرساختها»، شهرهای مورد ارزیابی را در سه بُعد بنیادین شامل زیرساختهای دیجیتال (نظیر شبکههای ارتباطی ۵G، اینترنت ماهوارهای، مراکز پردازش ابری و زیرساختهای هوش مصنوعی)، زیرساختهای سنتی (مانند حملونقل سریع، انرژی چندمنظوره، سلامت دیجیتال و سامانههای مدیریت بحران)، و زیرساختهای نهادی (دولت دیجیتال، حکمرانی داده، خدمات بینشهری) تحلیل کرده و بر این نکته تأکید می کند که موفقیت در آینده، نه صرفاً با در اختیار داشتن فناوریهای نوین، بلکه از رهگذر توانایی شهرها در ادغام مؤثر این سه لایهی زیرساختی در قالب شبکههای منطقهای هوشمند حاصل خواهد شد.
در این چارچوب، ایران با حضور شهرهایی چون تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز، اهواز، کرج، قم، رشت، ارومیه، همدان، کرمان، کرمانشاه، بندرعباس، یزد، زاهدان و اراک، در معرض ارزیابی قرار گرفت؛ نتایج نشان میدهد که تنها تهران توانسته است در رتبهبندی کلی در میان ۹ تا ۳۰ درصد برتر قرار گیرد، در حالی که سایر شهرها عمدتاً در نیمهی پایینی جدول جای گرفتهاند، امری که گویای شکافهای جدی در توسعه زیرساختهای هوشمند در مقیاس ملی و منطقهای است.
تحلیل جزئیتر یافتهها حاکی از آن است که شهرهای ایران در زمینهی زیرساختهای سنتی بهویژه حملونقل شهری و شبکههای بهداشت، وضعیتی نسبتاً مناسبتر نسبت به برخی دیگر از کشورهای بریکس دارند، اما در حوزههای حیاتی زیرساخت دیجیتال و نهادی، با ضعفهای ساختاری آشکاری روبهرو هستند؛ ضعفهایی که مانع شکلگیری خوشههای هوشمند و کاهش قدرت تابآوری شهری در برابر تحولات ژئوپلیتیکی میشود.
در مقابل، شهرهایی چون مسکو، ابوظبی، پکن و شانگهای، با اتخاذ راهبردهایی مبتنی بر پیوند عمیق میان زیرساختهای دیجیتال، فیزیکی و نهادی، توانستهاند خوشههایی منطقهای خلق کنند که نه تنها رشد اقتصادی پایدار را تضمین میکند، بلکه تابآوری آنها را در برابر شوکهای جهانی، از بحرانهای اقتصادی گرفته تا تغییرات اقلیمی و بحرانهای ژئوپلیتیکی، به نحو چشمگیری افزایش داده است؛ این شهرها با توسعه مراکز عظیم قدرت پردازشی، تعمیم شبکههای ۵G و اینترنت ماهوارهای، ایجاد سامانههای حملونقل و انرژی یکپارچه و استقرار دولتهای دیجیتال چندشهری، عملاً به هابهای تحول منطقهای تبدیل شدهاند.
درسی که از این تجربه برای ایران میتوان گرفت، روشن اما نیازمند تحولی عمیق در نگرش و عمل است. نخست، ایران باید پروژهی توسعه خوشههای هوشمند شهری با محوریت منطقهای را بهعنوان یک راهبرد ملی در دستور کار قرار دهد و اتصال فیزیکی و دیجیتال میان قطبهایی همچون تهران، کرج، قم، اصفهان، شیراز و بندرعباس را تسریع بخشد.
دوم، با ایجاد مراکز ابری پردازش داده و هوش مصنوعی در کلانشهرهایی چون تهران و اصفهان، پایههای ورود به اقتصاد دادهمحور نسل چهارم را مستحکم کند.
سوم، بازمهندسی ساختارهای حکمرانی محلی را با هدف ایجاد نهادهای هوشمند چندشهری دنبال نماید تا دولت دیجیتال، حکمرانی داده و خدمات هوشمند، از سطح شهر به سطح خوشههای منطقهای گسترش یابد.
چهارم، باید شبکههای بهداشت، انرژی و حملونقل فرامنطقهای بر پایه فناوریهای نوین طراحی شود تا تابآوری ملی در برابر بحرانهای پیشبینیناپذیر ارتقاء یابد؛ و نهایتاً، توسعه یک چارچوب حقوقی و رگولاتوری پیشرفته برای حکمرانی داده باید به عنوان ضرورتی راهبردی برای تسهیل یکپارچگی زیرساختی در نظر گرفته شود.
در جمعبندی باید گفت که گزارش ۲۰۲۴ بریکس به صراحت نشان میدهد که آینده دیگر متعلق به کشورهایی نیست که صرفاً شهرهای پرجمعیت یا زیرساختهای منفرد قوی دارند، بلکه از آن ملتهایی است که قادرند با پیوند هوشمندانهی شهرهای خود، خوشههایی پویا، تابآور و فناورانه خلق کنند؛ از این منظر، آیندهی قدرت در جهان، بیش از آنکه تابع مرزهای جغرافیایی باشد، تابع شبکههای هوشمند شهری خواهد بود.
ایران اگر بخواهد در این هندسه جدید جهانی جایگاهی مؤثر و پایدار بهدست آورد، باید از اکنون با نگاهی آیندهنگر و برنامهریزی فناورانه، مسیر تحول شهرهایش به خوشههای هوشمند منطقهای را آغاز کند، چراکه فرصت امروز، زیرساخت قدرت فردای ایران را رقم خواهد زد.