
هوش مصنوعی و مسأله تامین برق
به گزارش پردیس هوش مصنوعی و نوآوری دیجیتال ایران، در هیاهوی پیشرفتهای خیرهکننده هوش مصنوعی، کمتر کسی به پرسشی ساده اما حیاتی فکر میکند، این همه پردازش، این همه پاسخگویی لحظهای، این همه مدل یادگیرنده، از کدام منبع انرژی تامین میشوند؟
گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول با عنوان Power Hungry، ما را با این حقیقت روبهرو میکند که هوش مصنوعی، بدون برق قابلدوام نیست و این برق نیز ارزان و بیپایان نیست.
مطابق این گزارش، اگر مسیر کنونی ادامه یابد، سامانههای هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ ممکن است سالانه بیش از ۱۵۰۰ میلیارد کیلوواتساعت برق مصرف کنند؛ یعنی تقریباً بهاندازه کل مصرف برق کشور هند. این میزان مصرف، عمدتاً در مراکز داده انجام میشود؛ ساختمانهایی عظیم با هزاران سرور و پردازنده که در حال تبدیلشدن به نیروگاههای کوچک گرما، ترافیک و تقاضا هستند. فقط در ایالت ویرجینیای آمریکا، وسعت مراکز داده از هشت برج امپایر استیت نیز بیشتر شده است.
اما مسأله فقط در مصرف برق خلاصه نمیشود. این تقاضای تازه، میتواند بر شبکه انرژی کشورها فشار وارد کند، قیمت برق را بالا ببرد و حتی برخی اهداف اقلیمی را عقب بیندازد. در سناریوی اصلی این گزارش، اگر زیرساخت انرژی بهدرستی توسعه نیابد، قیمت برق در آمریکا تا ۸.۶ درصد و انتشار گازهای گلخانهای تا ۵.۵ درصد افزایش خواهد یافت. چنین افزایشی معادل کل انتشار گازهای گلخانهای کشور ایتالیا طی پنج سال است.
از سوی دیگر، این رشد تقاضا، فرصتهایی نیز به همراه دارد. اگر همزمان با توسعه هوش مصنوعی، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و خطوط انتقال انجام شود، میتوان تا یکچهارم از آثار منفی اقلیمی آن را کاهش داد. همچنین بهبود بهرهوری انرژی در طراحی مدلهای هوش مصنوعی و معماری مراکز داده، میتواند نقش مهمی در مهار این روند ایفا کند.
گزارش صندوق بینالمللی پول، با زبانی ساده اما هشداردهنده، به ما یادآوری میکند که هوش مصنوعی، انتزاعی نیست. بر خاک، برق و زیرساخت بنا شده است. همانطور که روزی خط آهن و برق سراسری زیربنای انقلاب صنعتی بود، امروز نیز انرژی ارزان و پایدار، زیربنای انقلاب دیجیتال است. اگر میخواهیم در آیندهای هوشمند زندگی کنیم، باید پیش از آن، برای تأمین برق آن فکر کرده باشیم.
در شرایطی که شبکه برق ایران در سالهای اخیر با بحران تأمین مواجه بوده، این گزارش پیام روشنی برای سیاستگذاران ایرانی دارد، افزایش وابستگی به فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، بدون سرمایهگذاری در تولید و انتقال برق، میتواند حتی ثبات فعلی را نیز تهدید کند.
با در نظر گرفتن خاموشیهای گسترده فصلی، محدودیت در انتقال بین استانی و تأخیر در توسعه انرژیهای پاک، حتی یک رشد جزئی در استفاده از مدلهای محاسباتی سنگین در صنعت یا خدمات عمومی، میتواند بحرانهایی مشابه سناریوهای پرریسک این گزارش را در مقیاسی کوچکتر در ایران رقم بزند.
برای کشوری با منابع انرژی محدود و چالشهای ساختاری در حکمرانی انرژی، هر گامی به سمت دیجیتالسازی و استفاده از فناوریهای پیشرفته باید همراه با بازطراحی جدی زیرساختهای برق، سرمایهگذاری در خطوط انتقال هوشمند و توسعه واقعی انرژیهای پاک باشد.
آینده دیجیتال، آیندهای برقمحور است و در ایران که برای برق تابستانی خود برنامه اضطراری مینویسد این مسئله حیاتی است. بنابراین، مسئولین باید برای تامین برق مورد نیاز کشور هرچه سریعتر چاره اندیشی کنند.