
چشمانداز هوش مصنوعی آسیا–اقیانوسیه ۲۰۲۵ با تمرکز بر موقعیت ایران
به گزارش گروه آینده پژوهی پردیس هوش مصنوعی و نوآوری دیجیتال ایران، گزارش «چشمانداز هوش مصنوعی آسیا–اقیانوسیه ۲۰۲۵» تصویری جامع از وضعیت و چشمانداز حکمرانی هوش مصنوعی در یکی از ژئواستراتژیکترین مناطق جهان ارائه میدهد. این گزارش با ارزیابی شش شاخص کلیدی شامل سرمایهگذاری، حکمرانی داده، بلوغ فناوری، آمادگی سازمانی، زیرساخت دیجیتال و منابع انسانی، نشان میدهد که کشورهایی نظیر چین، سنگاپور، کرهجنوبی و استرالیا در حال ساخت اکوسیستمهای باثبات، سیال و سیاستگذار در عرصه هوش مصنوعی هستند.
منظر راهبردی
دو روند کلان در این منطقه برجسته است . نخست، عبور کشورها از فاز توسعه فناورانه به فاز حکمرانی الگوریتمی؛ و دوم، تلاش برای تسلط بر زنجیره ارزش قدرت شناختی، شامل داده، زیرساخت و استعداد. کشورهایی مانند هند، اندونزی و پاکستان نیز با حرکت بهسوی بلوغ سیاستگذاری، در حال پر کردن شکاف میان خود و قدرتهای الگوریتمی هستند.
گزارش هشدار میدهد که شکاف دیجیتال در حال تبدیلشدن به منشأ جدیدی از نابرابری امنیتی، وابستگی فناورانه و عقبماندگی در تعیین قواعد جهانی هوش مصنوعی است. در چنین فضایی، کشورهایی که فاقد راهبرد ملی AI هستند، نهتنها به حاشیه میروند، بلکه در معرض پذیرش منفعلانه تصمیمات الگوریتمی تولیدشده در قدرتهای غالب قرار میگیرند.
جایگاه ایران و نقشه راه جامع حکمرانی هوش مصنوعی
در این میان، جایگاه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری با ظرفیت علمی بالا اما حضور کمرنگ در نظم نوین دیجیتال، مسئلهای حیاتی است. ایران در این گزارش غایب است؛ و این غیبت حاصل سه چالش بنیادین است. فقدان سیاست ملی یکپارچه در حکمرانی داده و AI، نبود همافزایی نهادی میان بازیگران علمی، امنیتی و صنعتی و محدودیتهای بینالمللی در دسترسی به زیرساختها و پلتفرمهای فناوری.
در مقایسه، عربستان سعودی با سرمایهگذاری چندمیلیارد دلاری و طراحی نهادهای حکمرانی دیجیتال، به دنبال تسلط بر زنجیره داده در سطح منطقه است. حتی پاکستان نیز با تکیه بر همکاری چین، در حال گسترش اکوسیستم بومی AI خود است.
پیامد این غیبت برای ایران، فراتر از عقبماندگی فناورانه است: محرومیت از ائتلافهای دیجیتال منطقهای، عدم حضور در تدوین استانداردهای اخلاقی و امنیتی، و تضعیف قدرت بازدارندگی شناختی در برابر نبردهای ترکیبی آینده. در جهانی که معماری قدرت نه با مرز و سلاح، بلکه با داده، الگوریتم و پلتفرم بازتعریف میشود، نداشتن جایگاه فعال در این زنجیره به معنای حذف تدریجی از معادلات حکمرانی است.
از اینرو، ایران نیازمند تدوین یک نقشهراه جامع حکمرانی هوش مصنوعی است که با اولویتدادن به امنیت ملی، استقلال فناوری و اقتصاد دیجیتال مقاومتی، ظرفیتهای بومی را در قالب سیاستی منسجم و نهادی قابلاجرا فعال کند. همچنین پیوند مؤثر میان نهادهای نظامی، دانشگاهی و صنعتی، توسعه سامانههای سبکوزن بومی، و ورود هدفمند به ائتلافهای غیرغربی باید در دستور کار قرار گیرد.
در قرن بیستویکم، کشوری که نتواند داده تولید کند، الگوریتم بنویسد، و حکمرانی شناختی اعمال نماید، قدرتی در نظم آینده نخواهد داشت. بازی هنوز آغاز نشده، اما غیبت ایران در مراحل ابتدایی آن، زنگ خطر خاموشی قدرت ملی در عصر هوش مصنوعی است.