
آیندهای هوشمند، ترکیب فیزیک کوانتومی و فناوریهای نوین
به گزارش پردیس هوش مصنوعی و نوآوری دیجیتال ایران، تصور کنید یک دستگاه به گونهای طراحی شده باشد که بهطور مستقل قادر به فکر کردن، یادگیری و تصمیمگیری باشد. آیا میتوان سطحی ایجاد کرد که همزمان اطلاعات را حس کرده، تحلیل کند و در لحظه پاسخ دهد؟ این رؤیا اکنون به واقعیت نزدیکتر میشود؛ پژوهشگران با ترکیب فیزیک کوانتومی و فناوریهای نوین متاسطح، در تلاشند تا این امکان را محقق کنند.
تحقیقات اخیر در زمینه آرایههای اتمی رایبدگ و متاسطحهای پشتهای هوشمند افقهای تازهای را برای آینده فناوری و هوش مصنوعی گشوده است. بهجای آنکه هوش مصنوعی تنها در نرمافزار یا در لایههای بالاتر از سختافزار قرار گیرد، دانشمندان اکنون در حال تزریق هوشمندی به بستر فیزیکی هستند. این پیشرفتها به ما این امکان را میدهد که سیستمهایی بسازیم که مشابه یک مغز زنده عمل کنند؛ بهطوری که بتوانند محیط خود را درک کرده و به آن واکنش نشان دهند.
آرایههای اتمی رایبدگ، با ویژگیهای شگفتانگیز کوانتومی خود، قادر به دریافت سیگنالها با دقت بسیار بالا هستند و این قابلیت میتواند در شبکههای ارتباطی نسل ششم (6G) و در لبهی شبکه، به ارتقای قدرت پردازشی منجر شود. از سوی دیگر، متاسطحهای پشتهای هوشمند، بهعنوان یک شبکه عصبی فیزیکی، توانایی پردازش دادهها را مستقیماً در سطح ماده و در موج دارند و میتوانند وظایف محاسباتی سنگین را بدون نیاز به رایانش خارجی انجام دهند. .
این فناوریها نهتنها مصرف انرژی را بهطور چشمگیری کاهش میدهند، بلکه سرعت پاسخگویی و دقت را به سطوحی بیسابقه میرسانند. چنین توانمندیهایی قادرند، مسیر آینده ارتباطات و محاسبات را متحول کنند و بستری برای تحقق سامانههای پردازشی سریع و کارآمد فراهم آورند.
نگاهی آیندهپژوهانه به این فناوریها نشان میدهد که در حال ورود به عصر جدیدی هستیم؛ عصری که در آن، سطح یک دستگاه فقط وسیلهای برای نمایش یا لمس نیست، بلکه میتواند به یک موجود زنده فناورانه تبدیل شود. چنین تحولی شکاف سنتی میان نرمافزار و سختافزار را از میان بردارد و معماریهای جدیدی را در لبه شبکه و محاسبات ابری ایجاد کند.
نگاهی آیندهپژوهانه به فناوریهای نوظهور نشان میدهد که ما در آستانه ورود به عصری جدید هستیم؛ عصری که در آن، سطح یک دستگاه تنها به عنوان وسیلهای برای نمایش یا لمس عمل نمیکند، بلکه میتواند به یک موجود زنده فناورانه تبدیل شود. این تحول شگرف، شکاف سنتی میان نرمافزار و سختافزار را از میان برمیدارد و موجب شکلگیری معماریهای نوینی در لبه شبکه و محاسبات ابری میشود.
بیتردید، پژوهش در حوزه فناوریهای نوظهور، بهویژه در راستای توسعه ارتباطات کوانتومی، امنیت سایبری و رایانش توزیعشده، میتواند یکی از ارکان کلیدی آینده فناوری باشد. در این مسیر، لازم است که دانشمندان و سیاستگذاران بهدنبال طراحی بسترهایی باشند که در آنها فیزیک و یادگیری ماشین نه بهصورت لایههای جداگانه، بلکه در سطح ماده با یکدیگر ترکیب شوند. این رویکرد نوین میتواند راه را برای ایجاد سامانههای هوشمند و یکپارچه هموار کند.
این حرکت نیازمند جسارت در سیاستگذاری، سرمایهگذاری در پژوهشهای بینرشتهای و تقویت همکاریهای جهانی است. اگر این مسیر بهدرستی پیموده شود، میتواند سرآغاز دورهای نوین از ارتباطات، یادگیری و تصمیمسازی باشد. این تحولات به انسانها این امکان را میدهد که در جهانی هوشمندتر، سریعتر و کارآمدتر زندگی کنند.